سه روزی میشود که از تهران برگشته ام.
نه دیدمش نه خبری از او دارم
زندگی ام روز به روز بدتر میشود.امشب در خانه تنها بودم.خانه دوستم است و من بر روی سرش چتر باز کرده ام و لنگر انداخته ام
سیگار کشیدم و با سقف حرف زدم
لوبیا پلو...برچسب : نویسنده : adafdivanef بازدید : 46